صفحات پاپ آپ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
متن زیبا - ســــــایـــنــا
سفارش تبلیغ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
متن زیبا - ســــــایـــنــا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو

تبلیغات

: سـاینا:: 85/2/6:: 2:54 صبح

   و من  امروز   فهمیدم دنیا سه روز  است :

   دیروز که   گذشت

   امروز که در آنیم 

  فردا که   شا ید نیاید    


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 85/2/2:: 12:59 صبح

و آن زمان که خدا تو را آفرید به فکر نا امیدی دل من بود 

                                        که با دیدن تو توان زندگی پیدا کرد    

 دوباره رنگ گرفت

 دوباره نفس کشید                               

 دوباره خندید                                                               

 و امروز به یاد آن لحظه دوباره گریه خواهد کرد... 

    


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 85/1/29:: 2:51 صبح

ای ستاره ها که بر فراز آسمان

 با نگاه خود اشاره گر نشسته اید

ای ستاره ها که از ورای ابر ها

بر جهان ما نظاره گرنشسته اید

اری این منم که در دل سکوت شب

نامه های عا شقا نه پاره می کنم

 ای ستاره ها اگر به من مدد کنید

دامن از غمش پر از ستاره می کنم

با دلی که بویی از وفا نبرده است

جور بیکرانه و بهانه خوشتر است

در کنار این مصاحبان خودسند

ناز و عشوه های زیرکانه خوش تر است

ای ستاره ها چه شد که در نگاه من

دیگرآن نشاط و نغمه و ترانه مرد

 ای ستاره ها چه شد شد که بر لبان او

آخر آن نوای گرم عاشقانه مرد

جام باده سرزنگون و بسترم تهی

سر نهادم بروی نامه های او

سر نهاده ام که در میان این سطور

جستجو کنم نشانی از وفای او

ای ستاره ها مگر شما هم آگهید 

از دو رو یی و جفای مردمان خاک

کاین چنین به قلب آسمان نهان شدید

ای ستهاره ها ستاره های خوب و پاک

من که پشت پا زدم به هر چه هست و نیست

تا که کام او ز عشق خود روا کنم

لعنت خدا به من اگر به جز جفا

زین سپس به عاشقان با وفا بکنم

ای ستاره ها که همچون قطره های اشک

سر به دام نسیاه شب نهاده اید

ای ستاره ها کز آن جهان جاودان

روزنی به سوی این جهان گشاده اید

رفته است و مهرش از دلم نمی رود

ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست ؟

ای ستاره ها ستاره ها ستاره ها

پس دیار عاشقان جاودان کجاست ؟


موضوعات یادداشتشعر


: سـاینا:: 85/1/26:: 3:32 عصر

تموم زندگیم رو به پاش ریختم برای داشتنش همه کار کردم به هر آب و آتیشی زدم از همه چیزم گذشتم برای اینکه داشته باشمش پل های پشت سرم رو خراب کردم باخودم می گفتم اونم داره از همه چیزش می گذره اونم به خاطر من خیلی سختی دیده به خاطر من از همه چیزش گذشته و با همین فکر ها تموم مشکلاتم رو راحت حل می کردم و با همه چیز کنار می اومدم حالا که سالها از اون موضوع می گذره دارم فکر می کنم واقعا اون از چیش برای  من گذشت نه به خاطر من پل ها شو خراب کرد نه خودشو به آب و آتیش زد هر کاری کرد به خاطر خودش بود نه من ، فقط این وسط من همه چیزم رو از دست دادم عمرم رو ، جوونیمو ، موقعیت های مناسبمو ولی یه تجربه خیلی خوبی که بدست آوردم این بود که به هر کسی دل نبندم و به هیچ کس اعتماد نکنم و ...


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 85/1/19:: 5:3 عصر

عروسکی می خواستی رو طاقچتون بکاریش

وقتی بازیت تموم شد کنج اطاق بذاریش

دیگه برای بازی اطاق تو شلوغه

عروسکا بدونید که عاشقی دروغه


موضوعات یادداشتشعر


: سـاینا:: 85/1/19:: 5:2 عصر

تو به دلبری و شوخی دل اگر چنین ربایی

نه گمان برم که یابد زتو بیدلی رهایی

بتو آنزمان که دادم دل از این نبودم آگه

که تراست خوی و عادت چو زمانه بیوفایی   

نه دل مرا دهی باز و نه کام او برآری

به کدام زهره گویم که تو چنین چرایی

ز تو هر جفا که دیدم زفا به جان خریدم

به امید آنکه شاید نکنی زمن جدایی

تو بمن گر آشنایی نکنی گنه نداری 

 گنه از من است که اول به تو کردم آشنایی             

به نیاز و عجز ما بنگر و کبر و ناز چندین

مکن ار چه زیبد از تو همه ناز و کبریایی

نظر از تو برنگیرم که نباشدت نظیری

نه به ناز و دلفریبی نه به حسن و دلربایی

شب قدر هیچ دانی ز شبان کدام باشد

 بود آن شبی که از مهر تو از درم درایی

بکسی فتاده کارم که ببسته عهد و پیمان

 که ز کار مستمندان نکند گره گشایی

بدرون کعبه دل صمد و صنم نگنجد

 زخدا چه میزنی دم تو که طالب هوایی

                     دگران غزلسرایند لطیف و نغز لیکن

                  بتو ختم گشته "عبرت" روش غزلسرایی


موضوعات یادداشتشعر


: سـاینا:: 85/1/16:: 1:29 صبح

تو از تبار مردمان ساده ای که از تو می شود ز پاکی زلال قصه ها شنید و با تو می شود به انتهای قله های دور دست رسید تو از صداقت تمام قلب های پاک و از صفای هب و از اصالت تمام عشق های بی غروب تو از قبیله صفا و پاکی و نجابتی تمام عمر می شود ز خستگی نگفت و با تومی شود به شب اگر چه تیره و طویل و بی طلوع نشست و لحظه ها نخفت تمام عمر می شود ز آرزو سخن نگفت .


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 85/1/11:: 9:34 عصر

زخمی تر از همیشه  از درد  دل  سپردن

سرخورده  بودم  از عشق در  انتظار  مردن

با    قامتی    شکسته   از  کوله    با ر   غربت

در جستجوی  مرهم راهی  شدم  زیارت

رفتم   برای   گریه   رفتم   برای    فریاد

مرهم  مراد  من  بود  کعبه  تو را به من داد


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 84/12/18:: 1:55 صبح

 

اندیشیدن به اینکه دیگر نمی خواهم به تو بیاندیشم همچنان اندیشیدن به توست پس بگذار بکوشم نیاندیشم که نمی خواهم به تو بیاندیشم

 


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 84/12/18:: 1:54 صبح

میان همه جوی ها که همراه همه رودها به دریا سرازیر می شوند جوی کوچکی هم بود که هیچ میل سرازیر شدن به دریا را

 

 نداشت وقتی سایر جویها از او پرسیدند چرا گفت : هر چند در مقابل عظمت دریا بس ناچیز و خوارم ! اما من ...   " گمنامی گم

 

نشده را بیشتر از شهرت گم شده دوست دارم "


موضوعات یادداشتمتن زیبا


<      1   2   3      >

494165:کل بازدید
83:بازدید امروز
حضور و غیاب

یــــاهـو

درباره خودم
متن زیبا - ســــــایـــنــا
سـاینا
هیچ ستاره ای در آسمان تنهایی من نیست . اینجا همه جایش تاریک و سیاه است ...
لوگوی خودم
متن زیبا - ســــــایـــنــا
لوگوی دوستان














لینکدونی

مریم حیدرزاده
فروغ فرخزاد
حسین پناهی
حمید مصدق
سهراب سپهری
سیمین بهبهانی
احمد شاملو
فریدون مشیری
مهدی اخوان ثالث
نیما یوشیج
یغما گلرویی

آرشیو موضوعی
قالب مناسب برای وبلاگ
مجموعه خطای مودم
متن زیبا
خواهی نشوی رسوا
امام رضا(ع)
پیدایش نوروز
درد دل
تولدم مبارک؟!!!
روزهای مهم
عکس های خفن
اجتماعی
جستجوی وبلاگ من
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
سفارش تبلیغ
صبا ویژن