صفحات پاپ آپ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سـاینا - ســــــایـــنــا
سفارش تبلیغ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سـاینا - ســــــایـــنــا
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو

تبلیغات

: سـاینا:: 85/8/15:: 9:14 عصر

چشمهایم را کسی به زور می بندد ... چشمهایم را اگرببندید پلکهایم بی وقفه تلاش خواهند کرد ... هیچ کس کورتر از آنکه نگاه نمی کند نیست ... پروانه باید در باد رها باشد ... قفس جای پرزدن ندارد این را همه می دانند ... تعجب من بارها از این است که میان اعداد گیج شده اند بعضیها ... ! دلم پروانه ای در مشت ایشان است ..من به نقطه تحمل رسیدم و اینک پرواز کردن کم کم از یاد من خواهد رفت ... زیار اندیشه هایم ،‌انگیزه هایم و امیدهایم دفن می شوند در این قفس ... خدایا پرواز را در حافظه ام حفظ کن تا روزی که درهای قفس را باز کنم و مشت گره کرده ایشان مرا به فضا پرتاب کند


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 85/7/16:: 7:3 صبح

در دستانم خطی نیست

 نه خطی که طول عمرم را نشان دهد

نه خطی که آینده ام را بگوید

و نه خطی که مرا به کسی برساند

تمام خطوط دنیا را در چشمانم پنهان کرده ام

تا از نگاه متعجب کف بین ها دلم خنک شود

اگه یه کم فکر کنی می بینی زندگی ارزش زنده بودن رو نداره

اگه یه کم بیشتر فکر کنی می بینی که زندگی ارزش مردن رو هم نداره

اما اگه خیلی فکر کنی می بینی که مردن و زنده بودن

ارزش فکر کردن و نداره

یادت باشه چیزی که امروز داری شاید آرزوی دیروزت بوده

و بزرگترین آرزوی فردات

پس سعی کن قدر چیزی رو که امروز داری رو خوب بدونی

چون خیلی زود دیر میشه...


موضوعات یادداشتدرد دل


: سـاینا:: 85/6/17:: 11:29 صبح

باز سالروزی دگر. . .  

باز دلهره از دست دادن خاطرات کودکی !

باز دور شدن از شیرین ترین لحضات زندگی !

چرا باید خوشحال باشم ؟

چرا ؟

چون یک سال از عمرم بیهوده تلف شد ؟

چون در این یک سال  هر چه شنیدم دروغ بود ؟

چون فهمیدم بدترین گناه عاشق بودن است ؟

چون فهمیدم هر کسی لایق اعتماد کردن نیست ؟

پس دیگر نگوئید خوشحال باش . . .

 


موضوعات یادداشتدرد دل


: سـاینا:: 85/4/5:: 1:24 صبح

من سکوت تو را می نویسم  می نویسم که رنگت پریده

می نویسم کسی تازکی ها  خنده بر روی ماهت ندیده

می نویسم جواب سلامت  ناتمام و خشک و خالیست

دیدن صورت مهربانت  انتظاری عجیب و خیالیست

می نویسم که یادت نمانده  قیمت یک سبد مهربانی

می نویسم که چون خسته هستی  خنده را از لبت می تکانی

می نویسم که در کنج قلبت  گردو غبار عجیبی نشسته

این همه واژه از غصه تو  قلب شعر مرا هم شکسنه

گوشه چشمی به شعرم بینداز  از سکوت تو رنگش پریده

یک نفر صادقانه بگوید  شعری غمگین تر از این که دیده

من به گوشت رساندم که باید  خنده ات را به خاطر بیاری

زیر باران دلت را بشوری  در دلت شاخه ای گل بکاری

 


موضوعات یادداشتدرد دل


: سـاینا:: 85/3/1:: 1:1 صبح

برای ماندنش به خدا التماس کردم از خدا خواستم از حمایت ما رو بر نگرداند   که من بی او هیچم نیمه شب ها برایش دعا کردم   اه کشیدم ولی او رفت و خدا گریه هایم را نشنید و ندید و دعا هایم را نشنید و  مورد اجابت قرار ندادو او را برد و ان زمان بود که من از همه و هر چه داشتم بریدم  و های های گریستم و او رفت و من فقط ناظر رفتن او بودم رفتنی که هیچ امیدی به بازگشت ان ندارم ونخواهم داشت و امروز من او را برای همیشه از دست داده ام نه می توانم او را حس کنم و نه در آغوش بگیرم او رفت گر چه برایم همیشه ماندگار است         


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 85/2/24:: 2:33 صبح

گفتی : سالهای سرسبزی ِ صنوبر را،
فدای فصل ِ سرد ِ فاصله مان نکن!
من سکوت کردم!
گفتی : یک پلک نزده،
پرنده ی پندارم
از بام ِ خیال تو خواهد پرید!
من سکوت کردم!
گفتی : هیچ ستاره ای،
دستاویز ِ تو در این سقوط ِ بی سرانجامم
نخواهد شد!
من سکوت کردم!
گفتی: دوری ِ دستها و همکناری ِ دلها،
تنها راه ِ رها شدن است!
من سکوت کردم!
گفتی : قول می دهم هر از گاهی،
چراغ ِ یاد ِ تو را در کوچه ی بی چنار و چلچله
روشن کنم!
من سکوت کردم!
سکوت کردم ، اما
دیگر نگو که هق هق ِ ناغافلم را
از آنسوی صراحت ِ سیم و ستاره نشنیدی!


موضوعات یادداشتدرد دل


: سـاینا:: 85/2/24:: 2:30 صبح

فرض کن پاک کنی برداشتم
و نام تو را
از سر نویس ِ تمام نامه ها
و از تارک ِ تمام ترانه ها پاک کردم!
فرض کن با قلمم جناق شکستم!
به پرسش و پروانه پشت کردم
و چشمهایم را به روی رویش ِ رؤیا و روشنی بستم!
فرض کن دیگر آوازی از آسمان ِ بی ستاره نخواندم،
حجره ی حنجره ام از تکلم ترانه تهی شد
و دیگر شبگرد ِ کوچه ی شما،
صدای آواز های مرا نشنید!
بگو آنوقت،
با عطر ِ آشنای این همه آرزو چه کنم؟
با التماس این دل ِ در به در!
با بی قراری ٍ ابرهای بارانی...
باور کن به دیدار ِ آینه هم که می روم،
خیال ِ تو از انتهای سیاهی ِ چشمهایم سوسو می زند!
موضوع دوری ِ دستها و دیدارها مطرح نیست!
همنشین ِ نفسهای من شده ای!
با دلتنگی ِ دیدگانم یکی شده ای!


موضوعات یادداشتدرد دل


: سـاینا:: 85/2/21:: 12:20 صبح

من تمنا کردم

که تو با من باشی

تو به من گفتی

هرگز هرگز

پاسخی سخت و درشت

و مرا غصه این هرگز کشت


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 85/2/21:: 12:19 صبح

آن روز با تو بودم

امروز بی توام

آن روز که با تو بودم

بی تو بودم

امروز که بی توام با توام


موضوعات یادداشتمتن زیبا


: سـاینا:: 85/2/21:: 12:18 صبح

ای مهربانتر از من
 با من
در دستهای تو
 آیا کدام رمز بشارت نهفته بود ؟
 کز من دریغ کردی
تنها تویی
 مثل پرنده های بهاری در آفتاب
 مثل زلال قطره بباران صبحدم
 مثل نسیم سرد سحر
 مثل سحر آب
 آواز مهربانی تو با من
 در کوچه باغهای محبت
 مثل شکوفه های سپید سیب
ایثار سادگی است
 افسوس آیا چه کس تو را
 از مهربان شدن با من
 مایوس می کند؟


موضوعات یادداشتمتن زیبا


<      1   2   3   4   5   >>   >

486679:کل بازدید
3:بازدید امروز
حضور و غیاب

یــــاهـو

درباره خودم
سـاینا - ســــــایـــنــا
سـاینا
هیچ ستاره ای در آسمان تنهایی من نیست . اینجا همه جایش تاریک و سیاه است ...
لوگوی خودم
سـاینا - ســــــایـــنــا
لوگوی دوستان














لینکدونی

مریم حیدرزاده
فروغ فرخزاد
حسین پناهی
حمید مصدق
سهراب سپهری
سیمین بهبهانی
احمد شاملو
فریدون مشیری
مهدی اخوان ثالث
نیما یوشیج
یغما گلرویی

آرشیو موضوعی
قالب مناسب برای وبلاگ
مجموعه خطای مودم
متن زیبا
خواهی نشوی رسوا
امام رضا(ع)
پیدایش نوروز
درد دل
تولدم مبارک؟!!!
روزهای مهم
عکس های خفن
اجتماعی
جستجوی وبلاگ من
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

اشتراک
 
سفارش تبلیغ
صبا ویژن