• وبلاگ : ســــــايـــنــا
  • يادداشت : اشتباه
  • نظرات : 7 خصوصي ، 18 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + فرانك 
    سلام...من با تمام وجود حس كردم چه بر تو گذشته ..چون منم همه چيزم و به خاطر يك نفر از دست دادم و اون بعد از 9 سال خانوادشو به من ترجيح داد و رفت....تحصيلات ،شغل،پيشرفت و همه نوع حمايتي كه فكر كنيد دريغ نكردم...هميشه مي گفت تو نباشي من مي ميرم..اما الان يك سال است كه نديدمس و هيچ خبي از او ندارم.....من عشق ورزيدن را دوست دارم و در نا خود آگاهم است اما حالا فهميده ام كه واقعا چقدر بعضي آدمها دلسنكن و راحت دروغ مي گويند ..به خاطرش از همه چيز و همه كسم گذشتم ولي افسوس كه اشتباه كردم ...ولي باز هم نم توانم نفرينش كنم يا ازش متنفر باشم...نمي دانم چرا گاهي اوقات حتي براي خوشبخت بودنش دعا مي كنم...انگار با من زندگي مي كند كه لحظه اي از خاطرم نمي رود...خيلي سختي كشيدم ...خيلي خيلي...